معنی فارسی advertized
B1تبلیغ شده، به چیزی اشاره دارد که به شکل عمومی و مؤثری معرفی شده است.
Promoted or made known to the public through advertisements.
- VERB
example
معنی(example):
فروش به طور وسیعی در رسانههای مختلف تبلیغ شد.
مثال:
The sale was widely advertized across various media.
معنی(example):
روشهای جدیدی برای انتقال پیام تبلیغی استفاده شد.
مثال:
New methods were used to get the advertized message out.
معنی فارسی کلمه advertized
:
تبلیغ شده، به چیزی اشاره دارد که به شکل عمومی و مؤثری معرفی شده است.