معنی فارسی advertizement

B1

آگهی، بخصوص در زمینه تبلیغ کالا یا خدماتی در رسانه‌ها.

A public announcement promoting a product or service.

example
معنی(example):

آگهی جذاب و به یادماندنی بود.

مثال:

The advertizement was catchy and memorable.

معنی(example):

آنها یک آگهی ایجاد کردند که به میلیون‌ها بیننده رسید.

مثال:

They created an advertizement that reached millions of viewers.

معنی فارسی کلمه advertizement

: معنی advertizement به فارسی

آگهی، بخصوص در زمینه تبلیغ کالا یا خدماتی در رسانه‌ها.