معنی فارسی afd

B1

افد، به حالتی خاص یا اختلال پزشکی اشاره دارد که در زبان محاوره‌ای کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A term used to describe a specific condition or disorder, often encountered in medical discussions.

example
معنی(example):

افد معمولاً برای توصیف یک وضعیت یا حالت خاص استفاده می‌شود.

مثال:

Afd is often used to describe a specific condition or state.

معنی(example):

در اصطلاحات پزشکی، افد می‌تواند به نوعی اختلال اشاره کند.

مثال:

In medical terms, afd can refer to a form of disorder.

معنی فارسی کلمه afd

: معنی afd به فارسی

افد، به حالتی خاص یا اختلال پزشکی اشاره دارد که در زبان محاوره‌ای کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.