معنی فارسی affectibility
C1توانایی تحت تأثیر احساسات یا نظرات دیگران قرار گرفتن.
The capacity to be influenced emotionally or to feel emotions strongly.
- NOUN
example
معنی(example):
آسیبپذیری او باعث میشد که به سادگی تحت تأثیر نظر دیگران قرار بگیرد.
مثال:
Her affectibility made her easily swayed by others' opinions.
معنی(example):
آسیبپذیری میتواند زمانی که با همدلی ترکیب شود، یک نقطه قوت باشد.
مثال:
Affectibility can be a strength when combined with empathy.
معنی فارسی کلمه affectibility
:
توانایی تحت تأثیر احساسات یا نظرات دیگران قرار گرفتن.