معنی فارسی affectible

B2

دارای ظرفیت درک و احساس عواطف به شدت.

Capable of being influenced emotionally or of feeling emotions intensely.

example
معنی(example):

کودک آسیب‌پذیر به داستان احساسی پاسخ داد.

مثال:

The affectible child responded emotionally to the touching story.

معنی(example):

آسیب‌پذیر بودن می‌تواند به ایجاد ارتباطات عمیقتر با دیگران منجر شود.

مثال:

Being affectible can lead to deeper connections with others.

معنی فارسی کلمه affectible

: معنی affectible به فارسی

دارای ظرفیت درک و احساس عواطف به شدت.