معنی فارسی affing
B1افینگ، اصطلاحی برای توصیف یک فرآیند یا روش خاص که به بهبود عملکرد یا همکاری کمک میکند.
A term used to describe processes or methods aimed at improving functionality or collaboration.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم متوجه شد که فرآیند افینگ آنها در بهبود همکاری بسیار مفید است.
مثال:
The team found their affing process to be very useful in enhancing collaboration.
معنی(example):
در طول کارگاه، ما در مورد تکنیکهای مختلف افینگ برای افزایش بهرهوری صحبت کردیم.
مثال:
During the workshop, we discussed various affing techniques to boost productivity.
معنی فارسی کلمه affing
:
افینگ، اصطلاحی برای توصیف یک فرآیند یا روش خاص که به بهبود عملکرد یا همکاری کمک میکند.