معنی فارسی affirmative-action

C2

سیاست‌هایی که به منظور حمایت از گروه‌های تحت فشار اجتماعی ایجاد شده‌اند و فرصت‌های بیشتری برای آنها فراهم می‌آورند.

Policies designed to improve opportunities for groups historically underserved or discriminated against.

example
معنی(example):

اقدام مثبت به منظور افزایش فرصت‌ها برای گروه‌های تاریخی حاشیه‌نشین طراحی شده است.

مثال:

Affirmative action aims to increase opportunities for historically marginalized groups.

معنی(example):

بسیاری از کالج‌ها از سیاست‌های اقدام مثبت برای تضمین تنوع در جمعیت دانشجویی استفاده می‌کنند.

مثال:

Many colleges use affirmative action policies to ensure diverse student populations.

معنی فارسی کلمه affirmative-action

: معنی affirmative-action به فارسی

سیاست‌هایی که به منظور حمایت از گروه‌های تحت فشار اجتماعی ایجاد شده‌اند و فرصت‌های بیشتری برای آنها فراهم می‌آورند.