معنی فارسی afforestment

B1

جنگل‌سازی، به فرایند همچون کاشت درختان در نواحی بی‌درخت اطلاق می‌شود.

The process of establishing a forest through planting trees in non-forested areas.

example
معنی(example):

جنگل‌سازی می‌تواند به ترمیم اکوسیستم‌های آسیب‌دیده کمک کند.

مثال:

Afforestment can help restore damaged ecosystems.

معنی(example):

پروژه جنگل‌سازی هدفش مقابله با بیابان‌زایی است.

مثال:

The afforestment project aims to combat desertification.

معنی فارسی کلمه afforestment

: معنی afforestment به فارسی

جنگل‌سازی، به فرایند همچون کاشت درختان در نواحی بی‌درخت اطلاق می‌شود.