معنی فارسی afformative
B1پرسشی که به جای پرسش‌های منفی، افکار مثبت را ترغیب می‌کند.
Relating to a method of asking questions that promote affirmative and positive thinking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پرسش‌های مثبت باعث افزایش تفکر مثبت می‌شود.
مثال:
The afformative approach encourages positive thinking.
معنی(example):
استفاده از سؤال‌های مثبت می‌تواند طرز تفکر ما را تغییر دهد.
مثال:
Using afformative questions can change the way we think.
معنی فارسی کلمه afformative
:
پرسشی که به جای پرسش‌های منفی، افکار مثبت را ترغیب می‌کند.
