معنی فارسی affreightment
B1قراردادی که به موجب آن کالاها برای حمل و نقل با کشتی اجاره میشوند.
The act of hiring a vessel to transport goods.
- NOUN
example
معنی(example):
قرارداد حمل بار هفته گذشته نهایی شد.
مثال:
The affreightment agreement was finalized last week.
معنی(example):
حمل بار برای تجارت بینالملل ضروری است.
مثال:
Affreightment is essential for international trade.
معنی فارسی کلمه affreightment
:
قراردادی که به موجب آن کالاها برای حمل و نقل با کشتی اجاره میشوند.