معنی فارسی affrettando
B1اصطلاح موسیقی که به معنای افزایش ناگهانی سرعت است.
A directive in music to hasten the tempo.
- OTHER
example
معنی(example):
رهبر ارکستر درخواست یک بخش افرتاندو در موسیقی کرد.
مثال:
The conductor called for an affrettando passage in the music.
معنی(example):
افرتاندو به طور موقت سرعت را افزایش میدهد.
مثال:
The affrettando would speed up the tempo briefly.
معنی فارسی کلمه affrettando
:
اصطلاح موسیقی که به معنای افزایش ناگهانی سرعت است.