معنی فارسی aficionadas
B2شخصیتهای زنانه که به شدت به یک موضوع خاص علاقه دارند.
Female enthusiasts who are deeply passionate about a specific subject.
- NOUN
example
معنی(example):
گروه عاشقان ملاقات کردند تا درباره نویسندههای مورد علاقهشان بحث کنند.
مثال:
The group of aficionadas met to discuss their favorite authors.
معنی(example):
عاشقان غالباً در کنوانسیونها جمع میشوند تا علایق خود را به اشتراک بگذارند.
مثال:
Aficionadas often gather at conventions to share their interests.
معنی فارسی کلمه aficionadas
:
شخصیتهای زنانه که به شدت به یک موضوع خاص علاقه دارند.