معنی فارسی afluking

B1

گشت زدن، به معنای سرگردانی و حرکت به طور غیرمنظم است.

To wander or aimlessly move around.

example
معنی(example):

احساس می‌کردم که در جشنواره شلوغ در حال رفت و آمد هستم.

مثال:

It felt like I was afluking through the crowded festival.

معنی(example):

او در حال گشت و گذار در شهر و کشف مکان‌های جدید بود.

مثال:

He was afluking around the city, discovering new places.

معنی فارسی کلمه afluking

: معنی afluking به فارسی

گشت زدن، به معنای سرگردانی و حرکت به طور غیرمنظم است.