معنی فارسی aforegoing

C1

پیش‌گفته، به اطلاعات یا موضوعاتی اشاره دارد که پیش از این ذکر شده‌اند.

Previously mentioned; referring to something stated before.

example
معنی(example):

جزئیات پیش‌گفته برای درک پروژه بسیار حیاتی هستند.

مثال:

The aformentioned details are crucial for understanding the project.

معنی(example):

در بحث پیش‌گفته، ما نکات اصلی را پوشش دادیم.

مثال:

In the aforgoing discussion, we covered the main points.

معنی فارسی کلمه aforegoing

: معنی aforegoing به فارسی

پیش‌گفته، به اطلاعات یا موضوعاتی اشاره دارد که پیش از این ذکر شده‌اند.