معنی فارسی aforehand
B1از قبل، به معنای آماده بودن پیش از یک رویداد.
Done in advance or beforehand.
- ADVERB
example
معنی(example):
او از قبل برای ارائه خود با تمرین روزانه آماده شد.
مثال:
She prepared aforhand for the presentation by practicing daily.
معنی(example):
خوب است که هر گونه نگرانی را پیش از جلسه بحث کنید.
مثال:
It's wise to discuss aforhand any concerns before the meeting.
معنی فارسی کلمه aforehand
:
از قبل، به معنای آماده بودن پیش از یک رویداد.