معنی فارسی afshar
B1لباسی سنتی که در فرهنگهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
A traditional garment associated with specific cultural practices.
- NOUN
example
معنی(example):
او به مهمانی یک افشار پوشید و سبک خود را به نمایش گذاشت.
مثال:
He wore an afshar to the party, showcasing his style.
معنی(example):
افشار یک قطعه لباس منحصر به فرد در فرهنگ او است.
مثال:
The afshar is a unique piece of clothing in his culture.
معنی فارسی کلمه afshar
:
لباسی سنتی که در فرهنگهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.