معنی فارسی afterking
B1جانشینی که پس از پادشاه قبلی برعرش مینشیند و مسئولیت رهبری را به عهده دارد.
A successor or ruler who takes over after a previous king.
- NOUN
example
معنی(example):
جانشین پادشاه سقوطکرده، سلطنت را به دورهای جدید هدایت کرد.
مثال:
The afterking of the fallen king led the kingdom into a new era.
معنی(example):
یک جانشین پادشاه معمولاً با چالشهایی از پادشاهیهای قبلی مواجه میشود.
مثال:
An afterking often faces challenges from previous reigns.
معنی فارسی کلمه afterking
:
جانشینی که پس از پادشاه قبلی برعرش مینشیند و مسئولیت رهبری را به عهده دارد.