معنی فارسی afterlove

B1

تجربه‌ای که بعد از یک رابطه عاشقانه یا جدایی رخ می‌دهد.

The state or feelings that occur after a romantic relationship ends.

example
معنی(example):

او آهنگی به نام 'پس از عشق' درباره جدایی‌اش نوشت.

مثال:

He wrote a song called 'Afterlove' about his breakup.

معنی(example):

پس از عشق، او در کارش آرامش پیدا کرد.

مثال:

After love, she found solace in her work.

معنی فارسی کلمه afterlove

: معنی afterlove به فارسی

تجربه‌ای که بعد از یک رابطه عاشقانه یا جدایی رخ می‌دهد.