معنی فارسی aftermark

B1

بخش از بازار که پس از فروش محصول مورد بررسی قرار می‌گیرد.

The market conditions or trends observed after a product has been sold.

example
معنی(example):

بازار پس از فروش محصول بسیار مثبت بود.

مثال:

The aftermark for the product was quite positive.

معنی(example):

آنها بازار پس از فروش را ارزیابی کردند تا فروش‌های آینده را بهبود بخشند.

مثال:

They assessed the aftermark to improve future sales.

معنی فارسی کلمه aftermark

: معنی aftermark به فارسی

بخش از بازار که پس از فروش محصول مورد بررسی قرار می‌گیرد.