معنی فارسی aftertime
B1دورهای که بعد از آن زمانی خاص یا فعالیتی رخ میدهد.
A period following a specific time or event.
- NOUN
example
معنی(example):
ما دوباره بعد از مدتی ملاقات خواهیم کرد.
مثال:
We will meet again after some time.
معنی(example):
او بعد از مدت طولانی دوری برگشت.
مثال:
She returned after a long time away.
معنی فارسی کلمه aftertime
:
دورهای که بعد از آن زمانی خاص یا فعالیتی رخ میدهد.