معنی فارسی aftertimes
B1زمانهایی که بعد از یک رویداد یا دوره خاص اتفاق میافتند.
Subsequent times following a particular event.
- NOUN
example
معنی(example):
زمانهای بعدی میتوانند فرصتهای جدیدی به همراه بیاورند.
مثال:
Aftertimes can bring new opportunities.
معنی(example):
ما درسهای زیادی از زمانهای بعدی آموختیم.
مثال:
We learned many lessons from the aftertimes.
معنی فارسی کلمه aftertimes
:
زمانهایی که بعد از یک رویداد یا دوره خاص اتفاق میافتند.