معنی فارسی aftward

B1

به سمت عقب، در اصطلاح ناوبری به سمت انتهای یک کشتی اشاره دارد.

In a direction towards the back; traditionally used in navigation.

example
معنی(example):

او به سمت عقب حرکت کرد تا نمای بهتری پیدا کند.

مثال:

She moved aftward to find a better view.

معنی(example):

قایق به سمت عقب در حال حرکت بود زمانی که جزر و مد کاهش یافت.

مثال:

The boat drifted aftward as the tide went out.

معنی فارسی کلمه aftward

: معنی aftward به فارسی

به سمت عقب، در اصطلاح ناوبری به سمت انتهای یک کشتی اشاره دارد.