معنی فارسی afunctional

B1

غیرفعال، به معنای عملکرد نداشتن یا کار نکردن.

Not working or not functioning.

example
معنی(example):

اسباب‌بازی غیرفعال در گوشه‌ای بدون استفاده قرار داشت.

مثال:

The afunctional toy sat in the corner unused.

معنی(example):

او متوجه شد که تجهیزات غیرقابل استفاده اتلاف فضا است.

مثال:

He found the afunctional equipment to be a waste of space.

معنی فارسی کلمه afunctional

: معنی afunctional به فارسی

غیرفعال، به معنای عملکرد نداشتن یا کار نکردن.