معنی فارسی against the grain
B2بر خلاف جریان، به معنای عمل کردن یا فکر کردن به روشی متفاوت از آنچه که معمولی یا مورد انتظار است.
To do something in opposition to the expected or popular way.
- IDIOM
example
معنی(example):
او دوست دارد بر خلاف جریان حرکت کند و کارها را به شیوه خود انجام دهد.
مثال:
She likes to go against the grain and do things her own way.
معنی(example):
نظرات او اغلب بر خلاف نظر عمومی است.
مثال:
His views often go against the grain of popular opinion.
معنی فارسی کلمه against the grain
:
بر خلاف جریان، به معنای عمل کردن یا فکر کردن به روشی متفاوت از آنچه که معمولی یا مورد انتظار است.