معنی فارسی against the rules
B2بر خلاف قوانین، به معنای عملی که با قوانین یا مقررات یک گروه یا سازمان مغایرت دارد.
In violation of established guidelines or regulations.
- IDIOM
example
معنی(example):
استفاده از تلفن همراه در کلاس بر خلاف قوانین است.
مثال:
Using your phone during class is against the rules.
معنی(example):
او به خاطر انجام کاری که بر خلاف قوانین بود، تنبیه شد.
مثال:
He was punished for doing something that was against the rules.
معنی فارسی کلمه against the rules
:
بر خلاف قوانین، به معنای عملی که با قوانین یا مقررات یک گروه یا سازمان مغایرت دارد.