معنی فارسی agglutination

B2

فرآیند تجمع ذرات در کنار هم به صورت خوشه‌ای.

The process of clumping or sticking together of cells or particles.

example
معنی(example):

چسبندگی زمانی رخ می‌دهد که ذرات به هم می‌چسبند.

مثال:

Agglutination occurs when particles clump together.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، چسبندگی برای درک واکنش‌های ایمنی مهم است.

مثال:

In biology, agglutination is important for understanding immune responses.

معنی فارسی کلمه agglutination

: معنی agglutination به فارسی

فرآیند تجمع ذرات در کنار هم به صورت خوشه‌ای.