معنی فارسی agitatrix

C1

زنی که فعالیت‌های تحریک‌آمیز اجتماعی انجام می‌دهد.

A female agitant; a woman who stirs public or political activity.

example
معنی(example):

آشوبگر، تجمع‌هایی برای بالا بردن آگاهی برگزار کرد.

مثال:

The agitatrix organized rallies to raise awareness.

معنی(example):

به عنوان یک آشوبگر، او بسیاری را به پیوستن به این جنبش الهام کرد.

مثال:

As an agitatrix, she inspired many to join the movement.

معنی فارسی کلمه agitatrix

: معنی agitatrix به فارسی

زنی که فعالیت‌های تحریک‌آمیز اجتماعی انجام می‌دهد.