معنی فارسی aglossate
B1آگلوسات به معنای نداشتن زبان یا فقدان زبان است.
Without a tongue; a condition where an individual is born lacking this organ.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او آگلوسات است، به این معنی که زبان ندارد.
مثال:
He is aglossate, meaning he doesn’t have a tongue.
معنی(example):
برخی افراد ممکن است به دلیل عوامل ژنتیکی با وضعیت آگلوسات به دنیا بیایند.
مثال:
Some individuals may be born aglossate due to genetic factors.
معنی فارسی کلمه aglossate
:
آگلوسات به معنای نداشتن زبان یا فقدان زبان است.