معنی فارسی aheight
B1میزان بلندی یا ارتفاع، بخصوص در شرایطی که به وضوح قابل مشاهده است.
The measure of how high something is, especially when it is prominently visible.
- NOUN
example
معنی(example):
کوه به ارتفاع قابل توجهی رسید.
مثال:
The mountain reached a staggering aheight.
معنی(example):
او از پایین به ارتفاع آسمانخراش خیره شد.
مثال:
He admired the aheight of the skyscraper from below.
معنی فارسی کلمه aheight
:
میزان بلندی یا ارتفاع، بخصوص در شرایطی که به وضوح قابل مشاهده است.