معنی فارسی aheap

B1

به صورت بر روی چیزی نشسته، به ویژه در حالت غیررسمی و راحت.

In a position of sitting, especially in a casual and relaxed manner.

example
معنی(example):

او روی کاناپه نشسته بود و احساس راحتی می‌کرد.

مثال:

He sat aheap on the couch, feeling relaxed.

معنی(example):

کودکان روی زمین مشغول بازی بودند.

مثال:

The children were playing aheap on the floor.

معنی فارسی کلمه aheap

: معنی aheap به فارسی

به صورت بر روی چیزی نشسته، به ویژه در حالت غیررسمی و راحت.