معنی فارسی aholds

B1

برای برگزار کردن یا در اختیار داشتن یک جلسه یا بحث.

To manage or facilitate a session or discussion.

example
معنی(example):

او معمولاً درباره موضوعات مهم گفتگوها را به عهده می‌گیرد.

مثال:

He often aholds discussions about important topics.

معنی(example):

آن‌ها هر ماه جلسه‌هایی برای بررسی پیشرفت برگزار می‌کنند.

مثال:

They aholds meetings every month to review progress.

معنی فارسی کلمه aholds

: معنی aholds به فارسی

برای برگزار کردن یا در اختیار داشتن یک جلسه یا بحث.