معنی فارسی airlike
B1شبیه هوا، به ویژه در کیفیت نرم و سبک.
Resembling air; light and soft.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه نرم و هواگونه بود، که آن را برای تابستان ایدهآل میکرد.
مثال:
The fabric was soft and airlike, making it ideal for summer.
معنی(example):
افکارش مانند هوا در حال شناور بودن، از یک ایده به ایده دیگر میرفت.
مثال:
Her thoughts floated airlike, drifting from one idea to another.
معنی فارسی کلمه airlike
:
شبیه هوا، به ویژه در کیفیت نرم و سبک.