معنی فارسی airtimes

B1

زمان‌هایی که یک برنامه یا فیلم در تلویزیون پخش می‌شود.

The scheduled times at which a program is broadcast on television.

example
معنی(example):

زمان‌های پخش برنامه تلویزیونی در این هفته تغییر کرد.

مثال:

The airtimes for the television show changed this week.

معنی(example):

زمان‌های پخش فیلم‌های مورد علاقه‌تان را این آخر هفته بررسی کنید.

مثال:

Check the airtimes for your favorite movies this weekend.

معنی فارسی کلمه airtimes

: معنی airtimes به فارسی

زمان‌هایی که یک برنامه یا فیلم در تلویزیون پخش می‌شود.