معنی فارسی alacreatinine

B1

ماده‌ای که در بدن انسان و برای اندازه‌گیری توده عضلانی نقش دارد.

A substance relevant for measuring muscle mass in the body.

example
معنی(example):

آلاکراتینین در بافت ماهیچه‌ای یافت می‌شود.

مثال:

Alacreatinine is found in muscle tissue.

معنی(example):

آلاکراتینین برای اندازه‌گیری توده عضلانی اهمیت دارد.

مثال:

It is important for measuring muscle mass.

معنی فارسی کلمه alacreatinine

: معنی alacreatinine به فارسی

ماده‌ای که در بدن انسان و برای اندازه‌گیری توده عضلانی نقش دارد.