معنی فارسی alacrify
B1فعل به معنای شاداب و شگفتانگیز کردن چیزها.
To make something lively or cheerful.
- VERB
example
معنی(example):
الکریفای یعنی چیزی را شاد و شگفتانگیز کردن.
مثال:
To alacrify means to make something cheerful.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند با بادکنکها جشن را شاد کنند.
مثال:
They decided to alacrify the party with balloons.
معنی فارسی کلمه alacrify
:
فعل به معنای شاداب و شگفتانگیز کردن چیزها.