معنی فارسی alarmclock
A2ساعت زنگدار؛ دستگاهی که برای بیدار شدن یا هشدار دادن در زمان مشخص صدا میزند.
A clock that makes a sound or noise to wake someone up at a set time.
- NOUN
example
معنی(example):
من ساعت زنگدارم را برای ۷ صبح تنظیم کردم.
مثال:
I set my alarm clock for 7 AM.
معنی(example):
ساعت زنگدار او امروز صبح بسیار زود به صدا درآمد.
مثال:
His alarm clock went off too early this morning.
معنی فارسی کلمه alarmclock
:
ساعت زنگدار؛ دستگاهی که برای بیدار شدن یا هشدار دادن در زمان مشخص صدا میزند.