معنی فارسی albeston
B1آلبستون، نام یک دهکده کوچک که زیبایی خاصی دارد.
Albeston, the name of a small village that has a special charm.
- NOUN
example
معنی(example):
آلبستون یک دهکده کوچک واقع در نزدیکی رودخانه است.
مثال:
Albeston is a small village located near the river.
معنی(example):
جاذبه آلبستون هر ساله بازدیدکنندگان زیادی را جذب میکند.
مثال:
The charm of Albeston attracts many visitors each year.
معنی فارسی کلمه albeston
:
آلبستون، نام یک دهکده کوچک که زیبایی خاصی دارد.