معنی فارسی albi

B1

آلبی، شهری با معماری و تاریخ غنی.

Albi, a city known for its rich architecture and history.

example
معنی(example):

آلبی به خاطر معماری خیره‌کننده‌اش معروف است.

مثال:

Albi is famous for its stunning architecture.

معنی(example):

مکان‌های تاریخی در آلبی گردشگران زیادی را جذب می‌کنند.

مثال:

The historical sites in Albi draw many tourists.

معنی فارسی کلمه albi

: معنی albi به فارسی

آلبی، شهری با معماری و تاریخ غنی.