معنی فارسی albian
B1آلبین، دورهای در تاریخ زمینشناسی که به سوابق فسیلی آن معروف است.
Albian, a geological time period known for its fossil records.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوره آلبین به خاطر سوابق فسیلی غنیاش معروف است.
مثال:
The Albian period is known for its rich fossil records.
معنی(example):
دانشمندان سنگهای آلبین را برای درک اکوسیستمهای باستانی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study Albian rocks to understand ancient ecosystems.
معنی فارسی کلمه albian
:
آلبین، دورهای در تاریخ زمینشناسی که به سوابق فسیلی آن معروف است.