معنی فارسی albinic

B1

آلبینیک به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به دلیل فقدان رنگدانه‌ها در پوست، مو و چشم‌ها ایجاد می‌شوند.

Pertaining to or affected by albinism, characterized by a lack of pigment.

example
معنی(example):

او ویژگی‌های آلبینیک مانند پوست روشن و موی روشن داشت.

مثال:

He had albinic features like pale skin and light hair.

معنی(example):

حیوانات آلبینیک معمولاً فاقد رنگدانه هستند.

مثال:

Albinic animals often have a lack of pigment.

معنی فارسی کلمه albinic

: معنی albinic به فارسی

آلبینیک به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به دلیل فقدان رنگدانه‌ها در پوست، مو و چشم‌ها ایجاد می‌شوند.