معنی فارسی albinisms

B1

آلبینیسم‌ها به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن واریته‌هایی از فقدان رنگدانه در موجودات مشاهده می‌شود.

The conditions related to the lack of pigment in organisms, often seen in animals and plants.

example
معنی(example):

آلبینیسم‌ها می‌توانند بر گونه‌های مختلف حیوانات تأثیر بگذارند.

مثال:

Albinisms can affect various species of animals.

معنی(example):

درک انواع مختلف آلبینیسم‌ها به حفظ حیات‌وحش کمک می‌کند.

مثال:

Understanding the different types of albinisms helps in wildlife conservation.

معنی فارسی کلمه albinisms

: معنی albinisms به فارسی

آلبینیسم‌ها به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن واریته‌هایی از فقدان رنگدانه در موجودات مشاهده می‌شود.