معنی فارسی alchemister

B1

کیمیاگر به فردی گفته می‌شود که در عمل کیمیاگری مهارت دارد و به جستجوی تغییر مواد می‌پردازد.

A practitioner of alchemy, often involved in seeking transformation of substances.

example
معنی(example):

کیمیاگر ادعا کرد که سنگ فیلسوف را کشف کرده است.

مثال:

The alchemister claimed to have discovered the philosopher's stone.

معنی(example):

کیمیاگران معمولاً به‌طور مخفیانه کار می‌کردند تا به اهداف خود برسند.

مثال:

An alchemister often worked in secrecy to achieve their goals.

معنی فارسی کلمه alchemister

: معنی alchemister به فارسی

کیمیاگر به فردی گفته می‌شود که در عمل کیمیاگری مهارت دارد و به جستجوی تغییر مواد می‌پردازد.