معنی فارسی alcoholising

B1

عمل تبدیل یا ترکیب مواد با الکل به منظور افزایش کیفیت یا ایجاد طعم جدید.

The act of introducing alcohol into a substance or mixture.

example
معنی(example):

فرایند الکلی کردن محلول چندین ساعت طول کشید.

مثال:

The process of alcoholising the solution took several hours.

معنی(example):

او از الکلی کردن نوشیدنی‌ها برای مناسبت‌های خاص لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys alcoholising beverages for special occasions.

معنی فارسی کلمه alcoholising

: معنی alcoholising به فارسی

عمل تبدیل یا ترکیب مواد با الکل به منظور افزایش کیفیت یا ایجاد طعم جدید.