معنی فارسی alertedly
B1هوشیارانه، به معنای توجه و دقت کامل در درک اطلاعات.
In a manner that shows attentiveness and awareness.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به دقت به دستورالعملها گوش میداد.
مثال:
She listened alertedly to the instructions.
معنی(example):
تیم پس از دریافت خبر، به طور هوشیار کار کرد.
مثال:
The team worked alertedly after receiving the news.
معنی فارسی کلمه alertedly
:
هوشیارانه، به معنای توجه و دقت کامل در درک اطلاعات.