معنی فارسی alfakis

B1

الفاکیس، اشیاء هنری یا فرهنگی که بخشی از تاریخ و سنت یک منطقه هستند.

Items or artifacts that represent cultural heritage or traditional practices.

example
معنی(example):

آنها الفاکیس را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود جمع‌آوری کردند.

مثال:

They collected alfakis as a part of their cultural heritage.

معنی(example):

الفاکیس معمولاً در موزه‌های محلی به نمایش گذاشته می‌شوند.

مثال:

Alfakis are often showcased in local museums.

معنی فارسی کلمه alfakis

: معنی alfakis به فارسی

الفاکیس، اشیاء هنری یا فرهنگی که بخشی از تاریخ و سنت یک منطقه هستند.