معنی فارسی alfaqui
B1الفاکی، شخصی که در مسائل دینی یا اجتماعی هدایتگر و راهنماست.
A figure often associated with providing spiritual or social guidance.
- NOUN
example
معنی(example):
الفاکی در جامعه نقش مهمی ایفا کرد.
مثال:
The alfaqui played an important role in the community.
معنی(example):
بسیاری به الفاکی برای راهنمایی و دانایی تکیه میکردند.
مثال:
Many relied on the alfaqui for guidance and wisdom.
معنی فارسی کلمه alfaqui
:
الفاکی، شخصی که در مسائل دینی یا اجتماعی هدایتگر و راهنماست.