معنی فارسی alimentive
B1مربوط به تغذیه و تأمین مواد غذایی.
Relating to or providing nourishment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خدمات غذایی در بیمارستانها بسیار ضروری است.
مثال:
Alimentive services are crucial in hospitals.
معنی(example):
آنها در تحقیقات خود بر جنبههای غذایی رژیم تمرکز کردند.
مثال:
They focused on alimentive aspects of the diet in their research.
معنی فارسی کلمه alimentive
:
مربوط به تغذیه و تأمین مواد غذایی.