معنی فارسی alines
B1همتراز کردن، عمل تنظیم و همراستا نمودن اشیاء یا متون در یک راستا است.
To alines means to adjust and align objects or texts in an orderly manner.
- VERB
example
معنی(example):
او قبل از ارسال، صفحات را همتراز میکند.
مثال:
She alines the papers before submission.
معنی(example):
مهم است که متن را در سند خود همتراز کنید.
مثال:
It's important to alines the text in your document.
معنی فارسی کلمه alines
:
همتراز کردن، عمل تنظیم و همراستا نمودن اشیاء یا متون در یک راستا است.