معنی فارسی alining

B1

هم‌تراز کردن، عمل تنظیم یا هم‌راستا کردن اشیاء می‌باشد.

Alining refers to the act of adjusting or aligning objects in a straight line.

example
معنی(example):

هم‌تراز کردن عکس‌ها روی دیوار باعث می‌شود اتاق مرتب به نظر برسد.

مثال:

Alining the photographs on the wall makes the room look neat.

معنی(example):

او صندلی‌ها را برای رویداد هم‌تراز می‌کند.

مثال:

He is alining the chairs for the event.

معنی فارسی کلمه alining

: معنی alining به فارسی

هم‌تراز کردن، عمل تنظیم یا هم‌راستا کردن اشیاء می‌باشد.