معنی فارسی aliquots

B2 /ˈæ.lɪ.kwɒts/

مقادیر معین، تقسیم‌بندی یک نمونه به چند قسمت مساوی برای اهداف آزمایشگاهی.

A portion of a larger whole, especially a sample portion of a solution.

noun
معنی(noun):

A portion of a total amount of a solution or suspension.

example
معنی(example):

ما باید محلول را به مقادیر معین تقسیم کنیم.

مثال:

We need to divide the solution into aliquots.

معنی(example):

مقادیر معین به اندازه‌گیری دقیق در آزمایش‌ها کمک می‌کنند.

مثال:

Aliquots help in precise measurements during experiments.

معنی فارسی کلمه aliquots

: معنی aliquots به فارسی

مقادیر معین، تقسیم‌بندی یک نمونه به چند قسمت مساوی برای اهداف آزمایشگاهی.